مهمونی خونه عمو بهمن و خاله زهرا
چهارشنبه شب در تاریخ 8/8/92 بلاخره مامان و بابا وقت کردن و ما واسه مبارک باد اقا بهراد که تقریبا ٤ ماه بود که زمینی شده بود رفتیم خونه عمو بهمن و خاله زهرا که دوستای مامان و بابایی هستند بابایی تا رسید بهراد پرید بغلش النا:بذار ببینیم از بابایی من چی می خواد؟؟؟؟؟؟؟ باید بهش بفهمونم که اون بابای منه بره پیش بابای خودش . پسره کچل!!!!!!!!!!!!!!! مامان:الناااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ النا:خوب ببخشید اما دروغ که نگفتم همه پایین تر که عکسشو &nbs...
نویسنده :
مامان اکی
12:17